Aysham

زیبایی مالدیو هرگز نمی تواند در کلمات بیان می شود، خواندن و حرکت، و یا تکان دادن ریتمیک همه آنهایی که جوان، کودکان در تمام سنین، در پایان رو به جلو از 30 فوت قایق طولانی با یک یا دو بزرگسالان منجر شلوغ؛ یک گروه از زنان با یک بانوی قدیمی تر، همه نشسته در بخش وسط قایق، گاهی اوقات آنها فریاد را در یک دیگر، صحبت کردن در همان زمان. موضوعات ممکن در مورد هر چیزی یا هر کسی در قایق شامل، آنها در مورد همه چیز در مورد خانواده خود صحبت کنید. درست پشت سر آنها را در یک بحث جدی مردان، نگاه به آینده به دریا برای قسمت سمت راست می باشد. آنها به دنبال یک maldive به صرف جمعه، در تلاش برای تصمیم گیری است که جزیره را به رفتن. همه زیبا هستند، اما برای پیدا کردن یکی با هیچ گروه دیگری از مردم است. یک هنجار در مالدیو شاعرانه.این فقط یک خانواده گسترده مالدیو در یک سفر پیک نیک است، شامل برادران، خواهران، در قوانین، بزرگ کودکان، نوزادان، عموزاده ها، برادرزاده، شوهران، همسران یک زن و شوهر به شوهر نه طولانی پیش. برخی از آنها مشغول به کار در مرد شهر در حال حاضر برای تعطیلات. طول می کشد تا یک هفته به سازماندهی سفر و یک حد پیش بینی شده. قایق با همه چیز مورد نیاز برای حدود یک ده ساعت ها سرگرم کننده از جمله یک چادر، یک توپ فوتبال، توپ والیبال لود فقط به ذکر چند آنهایی که مهم است. به محض این که مجریان قایق در آب های کم عمق بسیاری از آنها پرش کردن قایق، برخی را به جزیره از بین رفته، دیگر در آب ماند، زنان انتظار برای انتقال تیره رنگ آنها نمی توانند مرطوب، آنها باید به سازماندهی صبحانه. معمولا همه را بررسی کنید در اطراف، به جز تعداد کمی از مردان مسئول بروید، هر کس دیگری فراموش بارهای بر روی این جزیره از جمله کیسه های شخصی خود را انجام می شود. برخی از آنها کشف جزیره، شناسایی یک نقطه خوب به اردوگاه. مطمئن شوید که هیچ مردم دیگر در این جزیره، پسر بزرگ دوباره همه چیز را به سایت کمپینگ حمل وجود دارد.

آن را در اطراف 7:15 مالدیو است. و یک شروع خوب، یکی دیگر از نه ساعت و نیم به غذا خوردن، صحبت و بازی. یک جزیره متروکه به طور ناگهانی یک محل فعالیت های مختلف، بحث در مورد مسائل خانواده، کسب و کار، جلسات مربیگری، ماجراجویی، و همچنین به عنوان عاشقانه می شود. "زمان صبحانه خود" یک خواهر اعلام کرد به کمال صدای او، به جهات مختلف، چهار دختر 5 تا 6 سال و 4 ساله در نزدیکی خط ساحل با برخی از بطری های خالی هستند، و آنها جدا شده اند دو پا گسترده شش اینچ منطقه عمیق پر از آب. 3 ماهی کوچک به سختی به جز چشمان سیاه و سفید خود را قابل مشاهده است. آنها به نظر می رسید نادیده گرفتن خاله خود. یکی دیگر از چهار پسر در نزدیکی صخره هستند هر کدام با یک چوب، احتمالا برای به دام انداختن تلاش یک هشت پا. در انتهای دیگر این جزیره زن و شوهر جوان که یک ماه پیش ازدواج کردم، در آینده در دست پیاده روی آهسته در دست چت و خنده. بازگشت عمه به چادر است که فقط حال انجام است. برخی از آنها تغذیه آنهایی که جوان، همه پسران نوجوان و بالاتر در حال حاضر آماده برای مسابقات سه در سه فوتبال گرفتن.

پس از صرف صبحانه خوشمزه از huni MAS و roshi، ماهی فلفل قرمز با چای ساده، همه در چیزی مشغول است، مسابقات فوتبال شروع می شود، درس شنا از سر گرفته، و آنهایی که کمی در ساحل. دو خواهر بزرگتر شروع می شود آماده سازی برای پخت و پز از شوهران خود تنظیم سه سنگ بزرگ به عنوان یک سه پایه برای پخت و پز، و جمع آوری هیزم. زوج ها معمولا نوبت در فرایند آماده سازی مواد غذایی را می گیرد. Biriyani به تند یا masbai در ساخت؛ محبوب ترین در سفرهای پیک نیک.

تقریبا تمام مردان و پسران در حال حاضر در وسط مسابقه بزرگ، شش تیم از سه، نیمه نهایی اول در حال پخش. کودکان در ساحل بعضی از بازی با دیگران شن و ماسه در تالاب هستند. زن و شوهر است که هیچ جا دیده می شود، برخی از مردم آن متوجه شده اند در حال حاضر. پسر بچه کوچک که با برکه ای کوچک از ماهی شده بود آمد در حال اجرا با گریه از برای مامان که شده است تشویق شوهرش در بازی نیمه نهایی. یک کمی توجه همه است. برخی از افراد فکر می کرد یک مبارزه بین بچه ها، بازی متوقف شده است، همه آمدند. بانوی جوان و جو در زمان فرزند او و پرسید که چه اتفاقی افتاده است. او sobbed، و گفت: "ماهی من رفته". همه تبدیل به در ساحل نگاه، خنده رخ می دهد. جزر و مد در حال حاضر نسبت بالا در حال تغییر و برکه پسر است که هیچ جا دیده می شود تنظیم ماهی رایگان برای. پدر او را گرفت و گفت؛ "اجازه دهید به گرفتن ماهی دیگر". که در پایان این مسابقات است. همه را به سوی به کریستال لاگون روشن آب، برخی از مردم غواصی، پریدن، برخی از مردم کشیدن شرکای خود را زد. زمان خود را برای لذت بردن از آب زیبا.

همه در است به جز دو نفر، که به اندازه کافی از هر یک از دیگر نداشته است. بعضی از بچه ها شیطان از آن یک بحث و یک گروه می شود از راهپیمایی آب داخلی. همه می دانند چه اتفاقی خواهد افتاد. پس از مدتی این گروه بیرون می آید آواز در میان گریه با صدای بلند و فریاد. چهار بانوان در چهار اندام از دختر و چهار مرد دیگر حمل شوهرش. همه را به آب تا عمق پا شد: "3، 2، 1 .."؛ در می رود که زن و شوهر به پاشیدن آب یک موج بزرگ. همه می شکند تا به خنده. هیچ اکو وجود دارد هر چند؛ هیچ خانه بدون دیوار. تنها آسمان آبی، یک maldive کوچک، اقیانوس بزرگ است.